سلام پینوکیو
دلم برای دروغ های کودکیت تنگ شده .
پینوکیو یادت می اید روباه مکار تمام غم های روزگار را برایت به ارمغان می اورد و تو منتظر خوشبختی پدر ژپتو؟
پینوکیو جان هنوز هم فرشته ی مهربون کنارته؟؟ هنوز هواتو داره؟؟
راستی پینوکیو جان شنیدم حوالی همین خیابان خانه که نه عمارت خریدی و با چوپان دروغگو هم خونه ای شدی.
راستی مرد چوبی هنوز پدر ژپتو منتظر ادم شدنته؟؟ نکنه گربه ننه تمام صداقت ای روزگارمونو از دستت قاپیده باشه.
پنینوکیو دلم برای دروغی کودکیت تنگ شده
راستی خبر داری بعضی از دوستان دست تو و چوپان دروغگو از پشت بستن؟
یه روز عاشق و روز بد فارغ .
دوست خوبم هنوز قصه های دلم روی مغزم سنگینی می کند و از سر اجبار بلند فریاد می زنم حالم خوب است
پینوکیو خدا و شکر دماغم بزرگ نمی شود و با پزشکی قرار گذاشتم که اگر روزگاری هنر دروغ گفتن را یاد گرفتم مجانی عملم کن.
اصلا پینو کیو یارانه ماهانه ات را خرجم می کنی؟؟
دلتنگ خوشی هایت هستم.
نظرات شما عزیزان: